به وبلاگ من خوش آمدید
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دیوان شعرای کهن معاصر و آدرس poonez.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
غزل شمارهٔ ۲۶۰۹
در عشق کجا باشد مانند تو عشقینی
شاهان ز هوای تو در خرقه دلقینی
بر خوان تو استاده هر گوشه سلیمانی
وز غایت مستی تو همکاسه مسکینی
بس جان گزین بوده سلطان یقین بوده
سردفتر دین بوده از عشق تو بیدینی
کو گوهر جان بودن کو حرف بپیمودن
کو سینه ره بینی کو دیده شه بینی
هر مست میت خورده دو دست برآورده
کاین عشق فزون بادا وز هر طرف آمینی
گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین
جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی
آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد
در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی
آوه خنک آن دل را کو لازم آن جان شد
گه باده جان گیرد گه طره مشکینی
هرگز نکند ما را عالم به جوال اندر
کز شمس حق تبریز پر کردم خرجینی
نظرات شما عزیزان: